قزل لو
نویسه گردانی:
QZL LW
قزل لو. [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 48 هزارگزی شمال باختری سراسکند و 18 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به سراسکند و 10 هزارگزی خط آهن میانه به مراغه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 216 تن . آب آن از چشمه و رود و محصول آن غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قزللو .
[قِ زِ لْ]
(اِ مرکب ترکی)
قزل: طلا . لو: صفت مالکیت. صاحب طلا. صاحب زر || نام یکی از خانواده های ایرانی