قزللو
نویسه گردانی:
QZLLW
قزللو .
[قِ زِ لْ]
(اِ مرکب ترکی)
قزل: طلا . لو: صفت مالکیت. صاحب طلا. صاحب زر || نام یکی از خانواده های ایرانی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قزل لو. [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 48 هزارگزی شمال باختری سراسکند و 18 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به سراسکند و 10 هز...