اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غلتبان

نویسه گردانی: ḠLTBAN
غلتبان . [ غ َ ] (اِ مرکب ) سنگی باشد مدور و طولانی یعنی به شکل استوانه زیاده بر نیم گز، و آن را بر پشتهای بامی که نو میپوشند غلطانند تا محکم شود و باران فرودنیاید ۞ . (برهان قاطع). سنگی گرد و دراز که بر پشتهای بام غلطانند تا برف و باران و نم فرونیاید و معنی ترکیبی غلتنده بر بان ؛ یعنی بر بام . (فرهنگ رشیدی ).غرتبان . || (ص ) مردم بی حمیت و دیوث را هم میگویند چه او را نیز مانند این سنگ اختیاری نیست ومحکوم زن خود است به هر جا که خواهد میفرستد و بهر طرف که داند میدواند و به فتح ثالث هم درست است بر وزن همزبان ، و در این زمان به سبب قرب مخرج غین را به قاف بدل کرده قلتبان مینویسند. (برهان قاطع). در قاموس گلتبان آورده به معنی دیوث و ظاهراً اصل فارسی همین است که به عربی نقل کرده اند، و قرطبان و قلتبان معرب آن است . (از فرهنگ رشیدی ). غرتبان :
هرگز این زن بمزد را نرسد
که مرا خام غلتبان گوید
که اگر در سرای او به مثل
تره کارند غلتبان روید.

انوری (از انجمن آرا) (آنندراج ).


رجوع به قلتبان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
غلطبان . [ غ َ ] (ص ) غلتبان . قلتبان . رجوع به غلتبان و قلتبان شود : اندر میان هردو تن ای غلطبان بچه اندک تفاوت است برابر همیکنم .سوزنی .
قلتبان . [ ق َ ت َ ] (اِ) سنگی باشد کوتاه و آن را به شکل استوانه تراشند یعنی مدور طولانی و بر پشتهای بام غلطانند تا پشت بام سخت و محکم گرد...
قلطبان . [ ق َ طَ ] (ع ص ) مرد بی رشک . || آنکه در حق زن خود غیرت ندارد. || مرد زن جلب . (منتهی الارب ). قلتبان . رجوع به قلتبان شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.