گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غلطبان نویسه گردانی: ḠLṬBAN غلطبان . [ غ َ ] (ص ) غلتبان . قلتبان . رجوع به غلتبان و قلتبان شود : اندر میان هردو تن ای غلطبان بچه اندک تفاوت است برابر همیکنم .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی غلتبان غلتبان . [ غ َ ] (اِ مرکب ) سنگی باشد مدور و طولانی یعنی به شکل استوانه زیاده بر نیم گز، و آن را بر پشتهای بامی که نو میپوشند غلطانند تا م... قلطبان قلطبان . [ ق َ طَ ] (ع ص ) مرد بی رشک . || آنکه در حق زن خود غیرت ندارد. || مرد زن جلب . (منتهی الارب ). قلتبان . رجوع به قلتبان شود. قلتبان قلتبان . [ ق َ ت َ ] (اِ) سنگی باشد کوتاه و آن را به شکل استوانه تراشند یعنی مدور طولانی و بر پشتهای بام غلطانند تا پشت بام سخت و محکم گرد... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود