اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غوره

نویسه گردانی: ḠWRH
غوره . [ غ ُ رِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گره ۞ . نام جزیره ای در آفریقای غربی فرانسه ، که جزء سنگال است و روبروی داکار قرار دارد. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
غورة. [ غ َ رَ ] (ع مص ، اِ) اسم مرت از غَور. (از اقرب الموارد).یکبار آمدن بزمین نشیب . یکبار درآمدن و داخل شدن درچیزی . رجوع به غَور شود. ...
غورة. [ غ َ رَ / غو رَ ] (اِخ ) نام جایی است از نواحی یمامه . در اخبار آمده است : رسول خدا سه اقطاع به مَجّاعةبن مرارة داد و آنها غوره و غرا...
قورة. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است با شبیلیة. (منتهی الارب ). دهی است از اشبیلیه ٔ اندلس . ابوعبداﷲ محمدبن سعیدبن احمدبن رزقون قوری محدث بدان ...
قوره تو. [ رَ ت ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی قصرشیرین . محصول آن غلات ، دیم و صیفی کاری . شغل سکنه ٔ آن زراعت و گله داری است ....
قوره جیل . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان ، سکنه ٔ آن 145 تن . آب آن از رودخانه ٔ فش . محصول آن غلات ...
قوره دره . [ رَ دَ رَ ](اِخ ) دهی کوچکی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز، سکنه ٔ آن 50 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔسقز. محصول ...
قوره جنیه . [ رَ ج ِ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خدابنده لو بخش قروه ٔ شهرستان سنندج ، سکنه ٔ آن 300 تن . آب آن از چشمه ها. محصول آن غلات...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.