غیاث الدین
نویسه گردانی:
ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) ابرقوهی . از شاعران یزد بود. آیتی در آتشکده ٔ یزدان گوید: شرح حال اودر دست نیست ، ولی اشعاری از او آورده است . نصرآبادی در تذکره ٔ خود او را میر غیاثا ابن میرزا هادی برادر میر برهان ابرقوهی ذکر کرده است ، و گوید: وی و پدرو عموی او همه شاعر و از بزرگان ابرقوه بودند. صاحب صبح گلشن (ص 300) وی را غیاث الدین آورده ، گوید: او برادرزاده ٔ میر برهان ابرقوهی است - انتهی . غیاث در اوایل جوانی در ابرقوه درگذشت و این اشعار از اوست :
خموشی شب هجران ز بیوفایی نیست
که ناله را به لبم قوت رسایی نیست
دل شکسته ٔ ما را شراب کرده علاج
شکست توبه ٔ من کم ز مومیایی نیست .
و نیز گوید:
جام می از توبه ام تکلیف استغفار کرد
خنده ٔ مینا ز خواب غفلتم بیدار کرد.
همچنین گوید:
در سرم باز آتشی از عشق آن دلبر گرفت
باز عشقش گرمی دیرینه را از سر گرفت .
رجوع به تذکره ٔ نصرآبادی صص 301-302 و الذریعه ذیل «دیوان غیاث ابرقوهی » شود.
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن (خواجه ) قطب الدین سلیمانشاه . رجوع به غیاث الدین محمود و تاریخ گزیده چ لندن ص 620 شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمودبن ملکشاه بن الب ارسلان . از سلجوقیان عراق . وی درمحرم سال 548 هَ . ق . به دعوت امرا به همدان ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن ملکشاه بن الب ارسلان ، مکنی به ابوشجاع . ششمین از سلجوقیان بزرگ ایران . نخست حاکم بغداد بود (492 هَ ....
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (ملک ...) محمدبن ملک شمس الدین . او از ملوک آل کرت بود. به سال 707هَ . ق . از جانب اولجایتو سلطان به امارت ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن ملک ظاهر (غازی )بن صلاح الدین یوسف .از پادشاهان ایوبی حلب ، پس از فوت پدر در سن 4سالگی پادشاه شد (61...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) محمدبن (امیر) یوسف (متوفی به سال 927 هَ . ق .). از علمای معروف و از بزرگان عهد سلطان حسین میرزا و ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) محمد دهدار. از امرای عهد سلطان حسین میرزا بایقرا بود. رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 189 و...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) محمد صدر. از بزرگان عهد سلطان حسین میرزا بایقرا بود. رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 237 شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) محمد علیشاهی . وزیر سلیمان خان که از طرف امیر شیخ حسن چوپانی به سلطنت موسوم شده بود. پس از مرگ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمد کجج . تربیت در «دانشمندان آذربایجان »آرد: خواجه شیخ محمد پسر خواجه ابراهیم بن خواجه صدیق برادر خواجه مح...