غیطان
نویسه گردانی:
ḠYṬAN
غیطان . (ع اِ) ج ِ غائط. (منتهی الارب ). ج ِ غائط مانند جان ّ. (از تاج العروس ).رجوع به غائط شود. || ج ِ غَوط، مانند ثورو ثیران . (از تاج العروس ). رجوع به غَوط شود. || ج ِ غَیط. (دزی ج 2 ص 235). رجوع به غیط شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
غیتان . [ غ َ ] (ع اِ) صاحب اقرب الموارد گوید:نوعی ماهی است ، و فریتاگ این لغت را از کتابی در وصف حیوان نقل کرده است و من آن را ندیده ...
قیطان . [ ق َ / ق ِ ] (اِ) نوعی ریسمان که از ابریشم بافند و برای برشته کردن دانه های تسبیح و امثال آن بکار میرود. رشته از چند ریسمان بهم ...
ریش قیطان. سر قیطان که ریش ریش شده باشد. ریش ریش . (ص مرکب) ریشه ریشه . (ناظم الاطباء). تارتار. از هم جدا شده. از هم شده به دراز و با قطعات باریک: ریش...