ریش قیطان
نویسه گردانی:
RYŠ QYṬAN
ریش قیطان. سر قیطان که ریش ریش شده باشد. ریش ریش . (ص مرکب) ریشه ریشه . (ناظم الاطباء). تارتار. از هم جدا شده. از هم شده به دراز و با قطعات باریک: ریش ریش شدن جامه.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.