اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیف

نویسه گردانی: ḠYF
غیف . [ غ َ ] (ع اِ) گروه مرغان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جماعةالطیر. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قیف . (اِ) آلتی که آن را از فلز یا شیشه سازند و دهانه ٔ آن بشکل مخروطی است که از پائین به لوله ای استوانه ای متصل میگردد و مایعات را بو...
قیف یا مانع تمرینی در فوتبال. وسیله ای شبیه به قیف که برای مقاصد تمرینی در زمین تمرین فوتبال می چینند. قیف چین از دستیاران مربی است که حسب نظر او کار ...
قیف چین. (ا. فاعل). قیف چین از دستیاران مربی است که حسب نظر او کار چینش قیف ها را انجام می دهد. قیف یا مانع تمرینی در فوتبال. وسیله ای شبیه به قیف که ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.