اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فارس

نویسه گردانی: FARS
فارس . [ رِ ] (اِخ ) ابن ماسوربن سام بن نوح . نواده ٔ نوح پیامبر است که بنابر یک روایت نادرست تاریخی بنای شهرفارس را نسبت داده اند. رجوع به نزهةالقلوب چ لیدن بخش 3 ص 114 شود. این نسبت البته جنبه ٔ افسانه دارد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رمون فارس . [ ؟م ْ م َ ؟ ] (اِخ ) (انار غضب ) یکی از منازل بنی اسرائیل است در دشت اعد. (قاموس کتاب مقدس ).
شهرت فارس . [ ش ُ رَ ت ِ ] (اِخ ) شیخ حسن شاعر، که در اصل عرب بود ولی در فارس بسر میبرد و شغل پزشکی داشت و سرانجام به هندوستان رفت . (از...
فارس العرب . [ رِ سُل ْ ع َ رَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به فارس عرب شود.
فارس الماء. [ رِ سُل ْ ] (ع اِ مرکب ) سطراطیقوس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سطراطیمرس و سطراطیوطس نیز آمده . (فهرست مخزن الادویه ).
خوره ٔ فارس . [ خوَ / خ ُ رِ یا رَ ی ِ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های فارس قدیم . رجوع به «خره » و «خوره » شود.
دریای فارس . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) دریای پارس . خلیج فارس .رجوع به خلیج فارس و دریای پارس در ردیف خود شود.
فارس حلیمة. [ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) نام نهمین از ملوک معد، و او را اعور و سائح نیز گویند.
فارس میدان . [ رِ س ِ م ِ ] (اِخ ) تیره ای از قشقایی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 79). مرکب از 2000 خانوار است و مسکن آنها در پادنا میباشد.
فارس صهیون . [ رِ س ُ ص َهَْ ] (اِخ ) دکتر صهیون . پزشکی است که کتاب الشذور الذهبیة فی الموارد الطبیةرا نوشته است . (از معجم المطبوعات ج 2 ست...
پل خلیج فارس. در سال ۱۳۵۱ دولت وقت تصمیم گرفت نخستین بندر آزاد تجاری ایران در جزیره قشم ایجاد شود.[نیازمند منبع] در اولین گام، تصمیم گرفته شد با ایجاد...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.