فتة
نویسه گردانی:
FT
فتة. [ ف َت ْ ت َ / ف ُت ْ ت َ ] (ع اِ) پشکل خشک ریزه یا سوخته ٔ ریزه که زیر چخماق نهند تا آتش به وی درگیرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || یک توده از خرما. (اقرب الموارد). یک لخت از خرما. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار، که در 33 هزارگزی شمال خاوری جغتای سر راه شوسه ٔ عمومی قرار دار...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرکهنه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، که در 3 هزارگزی شمال باختر قوچان و 18 هزارگزی شمال شوسه ٔ قد...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه ، که در 10 هزارگزی شمال خاوری رشخوار و 10 هزارگزی شمال را...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهوید بخش حومه ٔ شهرستان فردوس ، که در 26 هزارگزی شمال خاوری فردوس و چهارهزارگزی جنوب راه مالر...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد شهرستان تربت حیدریه که در 12 هزارگزی جنوب فیض آباد قرار دارد. دشتی معتدل ...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه ، که در 35 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به تربت حید...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیم بلوک بخش قاین شهرستان بیرجند که در 53 هزارگزی شمال باختری قاین و 9 هزارگزی باختر راه شوسه...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زهان بخش قاین شهرستان بیرجند که در 81 هزارگزی جنوب خاوری قاین و کنار راه اتومبیل رو اسفدن به ...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، که در 48 هزارگزی شمال باختری مشهد، کنار راه شوسه ٔ مشهد به قوچان ...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرات و مروست بخش شهربابک شهرستان یزد، که در 72 هزارگزی شمال باختری شهربابک و پنج هزارگزی خاور...