فتة
نویسه گردانی:
FT
فتة. [ ف َت ْ ت َ / ف ُت ْ ت َ ] (ع اِ) پشکل خشک ریزه یا سوخته ٔ ریزه که زیر چخماق نهند تا آتش به وی درگیرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || یک توده از خرما. (اقرب الموارد). یک لخت از خرما. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برده بره بخش اشترینان شهرستان بروجرد، که در چهارهزارگزی شمال باختری اشترینان و کنار راه مالرو ...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد، که در چهارهزارگزی جنوب الشتر و سه هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد، که در 15 هزارگزی جنوب باختری نورآباد و 12 هزارگزی باختر راه ...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز، که در 26 هزارگزی شمال زرقان و شش هزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به ا...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز که در 95 هزارگزی باختر سروستان و یکهزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به ف...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قریةالخیر بخش داراب شهرستان فسا که در 30 هزارگزی جنوب خاوری داراب و کنار راه فرعی داراب به فر...
فتح آباد. [ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خفر شهرستان جهرم ، که در 26 هزارگزی جنوب خاوری باب انار و پنج هزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به جهرم قرا...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش نی ریز شهرستان فسا، که در 18 هزارگزی شمال خاوری نیریز، کنار راه فرعی نیریز به چاهک ...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بنارویه ٔ بخش جویم شهرستان لار که در 12 هزارگزی جنوب خاوری جویم و سه هزارگزی شوسه ٔ جهرم به ل...
فتح آباد. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاپور بخش مرکزی شهرستان کازرون ، که در 21 هزارگزی شمال باختری کازرون و سه هزارگزی شمال شوسه ٔ ...