فرج ا
نویسه گردانی:
FRJ ʼ
فرج ا. [ ف َ رَ جُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن شمس الدین جوینی (صاحب دیوان ). وی یکی از چهار فرزند صاحب دیوان بود که به امر ارغون خان مدتی پس از قتل پدرش به سال 683 هَ .ق . به قتل رسید. رجوع به «از سعدی تاجامی » تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ حکمت ص 32 شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
فرج ا. [ ف َ رَ جُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن درویش الحویزی . مورخ ادیب امامی . نسبتش به حویزه ۞ است که در میان بصره و خوزستان است . او...
فرجاء. [ ف َ ] (ع ص ) مؤنث اَفْرَج و آن کسی است که دو سرین وی از بزرگی به هم نپیوندد. (از اقرب الموارد). کسی است که به هم نمیرسد دو ...