فرد
نویسه گردانی:
FRD
فرد. [ ف َ ] (اِخ ) موضعی در نزدیکی بطن ایاد از دیار بنی یربوع بن حنظله . (معجم البلدان ). جایی است . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
(= تک، مقابل زوج) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
اِکا (سنسکریت)
آنوپ (سنسکریت: آنوپَم)
اَدْویت advit (سنسکریت: اَدویتییَ)
ام فرد. [ اُم ْ م ِ ف َ ] (ع اِ مرکب ) قبر. (المرصع).
شاه فرد. [ ف َ ] (اِ مرکب ) بیت قصیده . شاه بیت . بهترین فرد و بیت قصیده یا غزل .
وات فرد. [ ف ُ ] (اِخ ) ۞ شهری در انگلستان در حوزه ٔ لندن و دارای 46000 تن سکنه که صنایع کاغذ و آبجوسازی مختصری دارد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جوهر فرد. [ ج َ / جُو هََ رِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح متکلمین ) جوهری که بهیچ وجه تجزی قبول نکند، نه عقلاً و نه وهماً و نه فرضا...
حفص فرد. [ ح َ ص ِ ف َ ] (اِخ ) مکنی به ابی عمرو. یکی از اکابر مجبرة باشد مانند نجار و از مردم مصر است . وی به بصره شد و ابوالهذیل علاف را ب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حدیث فرد. [ ح َ ث ِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیثهای صحیح و حسن است . رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و حدیث شود.
اعداد فرد. [ اَ دِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )فرد طاق بود و این آن است که بدو نیم نتوان کردن تاشکسته با وی یاد نکنی و اول طاقها سه است...