گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فرهاد نویسه گردانی: FRHAD فرهاد. [ف َ ] (اِخ ) نام یک پهلوان ایرانی . (ولف ). وی معاصر کیکاوس و در سفر مازندران همراه وی بود : بخواند آن زمان شاه فرهاد راگراینده ٔ گرز پولاد را.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی انار فرهاد انار فرهاد. [ اَ رِ ف َ ] (اِخ ) درخت اناریست که در بیستون واقع است . گویند چون فرهاد از شنیدن خبر فوت شیرین تیشه بر سر خود زد، دسته ٔ تیشه ... اطاق فرهاد اطاق فرهاد.[ اُ ق ِ ف َ ] (اِخ ) یکی از آثاری که در دیران پیدا شده و به مادیها نسبت میدهند، دخمه ایست در دیران لرستان نزدیک سرپل ، موسوم ... فرهاد مهراد فرهاد مِهراد (۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران - ۹ شهریور ۱۳۸۱ در پاریس)[۱] معروف به فرهاد؛ خواننده، آهنگساز و نوازندهٔ پاپ راک اهل ایران بود.[۲] فرهاد از خوانند... فرهاد چهارم فرهاد چهارم . [ ف َ دِ چ َ رُ ] (اِخ ) اشک چهاردهم . رجوع به اشک چهاردهم شود. شیرین و فرهاد زریادر و آتوسا داستان کهن زریادر و آتوسا تحت نام فرهاد و شیرین به خطا به عهد خسروپرویز منتسب است خارس میتیلنی رئیس تشریفات دربار اسکندر در ایران محبوبترین داستان عا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود