اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فی

نویسه گردانی: FY
فی . (ع اِ) حرف فاء عربی و فارسی را نیز «فی » نامیده اند :
بر دامن کوهسار حلمش
سر پیش فکنده قاف چون فی .

اثیر اخسیکتی .


قاف از کتابت تو یک حرف خواند وز شرم
بر اوج امتحان شد گردن شکسته چون فی .

اثیر اخسیکتی .


سلطان آل یاسین کز عشق نعل اسبش
سربازپس برآید نون هلال چون فی .

سیف اسفرنگ .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
الجماهر فی معرفة الجواهر: بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوری...
کتاب ((نهایه الارب فى معرفه إنساب العرب)) در علم تبارشناسى در معرفى نسب عرب، اثر ارزشمند احمد بن عبدالله قلقشندى (756ق / 1355م ـ 821 ق / 1418م) است. ا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.