قاضی
نویسه گردانی:
QAḌY
قاضی . (اِخ ) دهی است از دهستان گیفان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. در 75هزارگزی شمال بجنورد و 2هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی بجنورد به حصارچه . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و سردسیر است . 80 تن سکنه دارد.آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل مردم زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۳ ثانیه
قاضی جلیس . [ ج َ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن حسین بن حباب اغلبی سعدی تمیمی صقلی ، مکنی به ابوالمعالی . شاعری است ادیب از مردم مصر که به سال ...
قاضی خصیب . [ خ َ ] (اِخ ) رجوع به قاضی ابوالحسین خصیب شود.
قاضی بلخی . [ ی ِ ب َ ] (اِخ ) جعفربن محمد، مکنی به ابومعشر. رجوع به ابومعشر جعفر شود.
لقمه ٔ قاضی . [ ل ُ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بزماورد. زماورد. نواله . نرگس خوان . نرجس المائده . مُیسر. مهنّا. نواله . نرگسه خوان . ل...
قاضی لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) (مولانا) قاضیی است دانشمند و در صنایع شعری کمال مهارت داشته و قطع از شاعری مولانا از ولایت بهره داشته ...
قاضی پائین . (اِخ ) دهی است جزء دهستان راه جرد بخش دستجرد شهرستان قم و در 27هزارگزی خاور دستجرد سر راه فرعی دستجرد به قم و در دامنه واقع ...
قاضی بیهقی . [ ی ِ ب ِ هََ ] (اِخ ) علی بن زید قاضی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن فندق . عالمی است جامع و فاضلی بارع از شاگردان شیخ اب...
قاضی تحسین . [ ت َ ] (اِخ ) عبدالرحمان . از شعرای هندوستان است که در شاه جهان آبادتحصیل علوم مختلف کرد. و بسیار با تقوی و حافظ قرآن بود. او ...
قاضی تنوخی . [ ت َ] (اِخ ) علی بن مُحَسَّن ، مکنی به ابوالقاسم . قاضی ادیب ، فاضل ظریف ، شاعر ماهر، از شاگردان سید مرتضی بودو اشعار بسیار و نو...
قاضی تنوخی . [ ت َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن داودبن ابراهیم انطاکی المولد بغدادی المنشاء و المسکن بصری المدفن معتزلی الاصول حنفی الفروع ، مک...