قاضی
نویسه گردانی:
QAḌY
قاضی . (اِخ ) دهی است از دهستان گیفان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. در 75هزارگزی شمال بجنورد و 2هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی بجنورد به حصارچه . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و سردسیر است . 80 تن سکنه دارد.آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل مردم زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
قاضی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محسن . رجوع به قاضی تنوخی شود.
قاضی علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به قاضی تنوخی شود.
قاضی علی . [ ع َ ] (اِخ ) زین الدین . رجوع به قاضی زین الدین علی شود.
قاضی عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن سهلان ساوجی . رجوع به قاضی ساوجی عمر شود.
قاضی عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن فخرالدین . رجوع به قاضی بیضاوی عمر شود.
قاضی عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمود. رجوع به قاضی حمیدی شود.
قاضی زاده . [ دَ / دِ ] (اِخ ) موسی بن محمدبن قاضی محمود رومی چلبی از مردم بروسه یکی از دانشمندان ریاضی و هیأت و حکمت است که به خراسان ...
قاضی جوب . [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . در 60000گزی خاور سنندج و 12000گزی شمال خاور دهگلان و در دشت ...
کلان قاضی . [ ک َ ] (اِخ ) خواجه ... به گفته ٔ مؤلف مجالس از قضات هرات و پدر مولانا وصلی شاعر بود که همه ٔمردم هرات در عقل و رای او را مسل...
کوشک قاضی . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فساست و 2600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).