قاضی
نویسه گردانی:
QAḌY
قاضی .(اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد در 24هزارگزی جنوب باختری مانه . در جلگه واقعو هوای آن گرمسیری است . 500 تن سکنه دارد. آب آن ازچشمه و محصول آن غلات و بن شن و تریاک و پنبه و برنج و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه مالرو و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
قاضی ابن زبیر. [ اِ ن ُ زُ ب َ ] (اِخ ) احمدبن علی بن ابراهیم . رجوع به ابن زبیر احمدبن علی شود.
قاضی امیر محمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ولد امیر تاج الدین علی . از اعاظم نقباء روضه ٔ رضویه و به محاسن آداب و مکارم اخلاق موصوف است . ...
قاضی تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی شافعی ، مکنی به ابونصر. رجوع به تاج الدین سبکی ، ابونصر عبدالوهاب ش...
قاضی تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالوهاب بن محمد حسینی . رجوع به تاج الدین عبدالوهاب بن محمد شود.
قاضی ابن ابیض . [ اِ ن ُ اَ ی َ ] (اِخ ) محمدبن یوسف بن حسین بن عبداﷲ حلبی ، معروف به ابن ابیض و مشهور به قاضی عسکر. از افاضل دانشمندان ح...
ابن خلال قاضی . [ اِ ن ُ خ َل ْ لا ل ِ ] (اِخ ) ابوعمر احمدبن محمدبن حفص الخلال المعتزلی البصری . او صحبت صیمری و ابوبکربن اخشید را دریافته ...
قاضی نجم الدین . [ن َ مُدْ دی ] (اِخ ) طبسی . رجوع به قاضی طبسی شود.
قاضی مسعود قمی . [ م َ دِ ق ُ ] (اِخ ) رجوع به قاضی قمی شود.
قاضی محی الدین . [ م ُ یِدْ دی ] (اِخ ) رجوع به عبدالقادر شود.
گوران آباد قاضی . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 5500 گزی شمال باختری نقده و 3500 گزی شمال باختری شوسه ...