اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قاقلة

نویسه گردانی: QAQL
قاقلة. [ ق ُ ل َ ] (معرب ، اِ) به یونانی قطیداوس و به سریانی شرفیون و شوشما و به فرنگی کرده موم و به فارسی هیل و به عربی هال و به هندی الایچی نامند، و آن از جمله ٔ افادیه ٔ عطریه است و ثمری است هندی و دو نوع میباشد کبیرو صغیر، کبیر را قاقله ٔ کبار نامند و صغیر را قاقله صغار. (مخزن الادویه ). و آن بار درختی است که از آن نانخورش سازند و آن را سایه پرورد هم میگویند و بعضی گویند چیزی است مانند تخم سپندان ، دور غلات میباشد. (آنندراج ). رجوع به قاقله ٔ صغار و قاقله ٔ کبار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
قاقلة. [ ق ُ ل َ ] (معرب ، اِ) رجوع به قاقله شود.
قاقله . [ ق ُ ل َ ] (اِخ ) نام شهری بپادشاهی جاوه و عود. قاقلی منسوب بدان جا است و فیل در آنجا بسیارباشد و عود قاقلی را در آنجا بجای هیمه ...
قاقله ٔ صغار. [ ق ُ ل َ / ل ِ ی ِ ص ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و نیز آن را شُمشُر و شوشمر ۞ و خیربوا و هیل بوا و هال بواو هیل انثی به هندی گج...
قاقله ٔ کبار. [ ق ُ ل َ / ل ِی ِ ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ قاقله ٔ کبار را قاقله ٔ ذکر و هیل ذکر و قاقله ٔزنجی و به هندی بری الایچی نامن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.