اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قتب

نویسه گردانی: QTB
قتب . [ ق َ ] (ع مص ) روده ٔ بریان طعام دادن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). فعل آن از باب نصر است . (منتهی الارب ). || قَتَب بر پشت ستور نهادن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
قطب رازی . [ ق ُ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به قطب الدین رازی شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) یاقوتی ، امیر اسماعیل خال برکیارق بود و به دستور تَرکان خاتون به جنگ برکیارق رفت و به سال 486 هَ . ق . ...
قطب الدینی .[ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 7 هزارگزی باختر سعیدآباد و 2 هزارگزی جنو...
قطب الزمان . [ ق ُ بُزْ زَ ] (اِخ ) مروزی ، محمدبن ابی طاهر طبسی مروزی . رجوع به محمدبن ابی طاهر شود.
قطب العلوم . [ ق ُ بُل ْ ع ُ ] (اِخ ) جنید بغدادی . رجوع به جنید بغدادی شود.
قطب رستنی . [ ق ُ ب ِ رُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هر تخم دارای دو قطب است ، یکی از آن دو را قطب رستنی گویند. رجوع به جانورشناسی عمومی...
قطب شاهیان . [ ق ُ ] (اِخ ) نام سلسله ای است از سلاطین که بر ولایت غلکنده ٔ هند از سال 918 تا 1098 هَ . ق . حکومت کردند و به دست امپراطوران ...
قطب کیدری . [ ق ُ ک َ دَ ] (اِخ ) رجوع به قطب الدین کیدری شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) ملکشاه . رجوع به ملکشاه شود.
قطب لاهیجی . [ ق ُ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به قطب الدین لاهیجی شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۰ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.