قرشی
نویسه گردانی:
QRŠY
قرشی . [ ق ُ رَ شی ی ] (اِخ ) سعیدبن عباس بن محمدبن علی بن محمدبن سعیدبن عبداﷲبن امیةبن خالدبن ضراربن محرزبن حارثةبن ربیعةبن عبدالعزی بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی بن کلاب قرشی شریف ، مکنی به ابوعثمان . از مردم هرات است . وی از راویان راستگو ومورد اطمینان بوده و از عباس بن فضل و ابوالفضل بن حمیرویه و ابوحاتم محمدبن یعقوب و محمدبن حمدان و ابوسعید عبداﷲبن محمد رازی و گروهی دیگر روایت شنیده است .ابوبکر خطیب گوید: وی به سال 413 هَ .ق . از سفر حج به بغداد آمد و در آن شهر حدیث گفت و به سال 432 یا 433 هَ .ق . در هرات وفات یافت . (از انساب سمعانی ).
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
غرشی . [ غ َ ] (اِ) قهر و غضب . (آنندراج ). غَرش . غُرِّش . غَرس . غَرَس . غِرس . (برهان قاطع و حواشی آن چ معین ). غرشا. (فرهنگ شعوری ) : به زیر...