اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قزی

نویسه گردانی: QZY
قزی . [ ق َزْ زی ] (ص نسبی ) نسبت است به قز به معنی ساخته شده از ابریشم . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
علی غزی . [ ع َ ی ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) ابن عثمان غزی دمشقی حنفی . ملقب به شرف الدین . وی فقیه بود و در سال 799هَ . ق . درگذشت . او راست : 1-...
حسین غزی . [ ح ُ س َ ن ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) ابن محمدبن مصطفی بالی غزی عالم . متولد در غزه 1235 هَ . ق . 1820/ م . و متوفی در 1271 هَ . ق . 1855...
ابراهیم غزی . [ اِ م ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن یحیی بن عثمان شود.
ابراهیم غزی . [ اِ م ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) در زمان سلطنت طغرل بک سلجوقی به سال 446 هَ .ق . خروج کرده بر دسکره و رشقبا ۞ و پاره ای قصبات ...
ابن قاسم غزی . [ اِ ن ُ س ِ م ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) شمس الدین ابوعبداﷲ محمدبن قاسم غزی . یکی از علمای شافعی ، و او چنانکه حاجی خلیفه گوید به ...
علاءالدین غزی . [ ع َ ئُدْدی ن ِ غ ُ ] (اِخ ) علی بن خلف . رجوع به علی ... شود.
ابراهیم بن یحیی بن عثمان غزی . [ اِ م ِ ن ِ ی َ یَب ْن ِ ع ُ ن ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) ابواسحاق کلبی اشهبی . شاعر عرب . در غزه از بلاد شام به سا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
مهدی ابراهیمی نژاد
۱۳۹۸/۱۲/۰۹
0
2

خاله یا عمه هر دو پیشوند انغزی میتواند باشد قزی به معنای خواهر(ترکی) با لهجه تهرانی قزی آمده ولی اصل املاء آن غزی است خاله (ام)غزی معادل دختر خاله عمه (ام)عزیز هم معادل دختر عمه هست دقت فرمایید (ام)در اغلب لهجه ها (آن) هم تلفظ شده که کلا خاله انغزی یا عمه انغزی تلفظ عام آنست ، این کلمه یا اصطلاح در نمایشنامه‌ شهر قصه (بهمن مفید ) بکار رفته است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.