قلب
نویسه گردانی:
QLB
قلب .[ ق ِ ] (ع اِ) پیه خرمابن ، یا بهترین برگ آن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قُلب و قَلب شود.
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
غلب . [غ ُ ل ُ ] (اِ) یک پری دهان از آب یا مایعی دیگر، به مقدار یک بار فروبردن آب یا مایعی دیگر: دو غلب آب .