قلعة
نویسه گردانی:
QLʽ
قلعة. [ ق ُع َ ] (ع اِ) آنچه پیشکی در بیت المال درآید بی وزن . (منتهی الارب ). || مال عاریت : بئس المال القلعة. || (ص ) مال ناپایدار. || مرد سست که چون بر او حمله و بطش کنند، نپاید. || (اِ) آنچه از درخت برکنده شود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || قُلَعة. || کوچ . (منتهی الارب ). ارتحال : الدنیا دار قلعة؛ ای ارتحال و انقلاع . نزلنا منزل قلعة؛ ای لانملکه (اقرب الموارد)؛ یعنی منزلم جای باش نیست یا ملک من نیست یا آنکه ندانم از این منزل گذرم کجا خواهد افتاد. و مجلس قلعة، مجلس که صاحبش را مرةبعداخری برخاستن ضرور افتد. (منتهی الارب ). به معنی اینکه نشیننده در آن برخیزد هرگاه گرامی تر از وی به مجلس آید. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 41هزارگزی خاور درمیان و 5هزارگزی جنوب خاوری ...
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جی بخش حومه ٔ شهرستان یزد، واقع در 7هزارگزی خاور اصفهان و یک هزارگزی راه جدید اصفها...
قلعه لر. [ ق َ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه ، واقع در 11هزارگزی شمال باختری نقده و در مسیر شوسه ٔ اشنوی...
قلعه لر. [ ق َ ع َ ل َ ](اِخ ) دهی است از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر و از لحاظ اداری تابع بخش بستان آباد از شهرستان تبریز، واقع ...
قلعه لو. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 13هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسه ٔ اهر به ...
قلعه ٔ تل . [ ق َ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) این قلعه از بنای محمدتقی خان بختیاری از قوم چهارلنگ است که معاصرفتحعلیشاه بوده است . (جغرافیای غرب...
قلعه تپه . [ ق َ ع َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 32500گزی مهاباد و 12500گزی خاور شوسه ٔ...
قلعه تپه . [ ق َ ع َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 4هزارگزی ...
قلعه ترک . [ ق َ ع َ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و جنوب خاوری شاه...
قلعه تبر. [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) بر سه فرسنگی شیراز است به طرف جنوب مایل به مشرق و بر کوهی است که به هیچ کوه پیوسته نیست و بر آنجا چشمه...