قم
نویسه گردانی:
QM
قم . [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش و حومه ٔ شهرستان مشهد، در 97 هزارگزی شمال باختری مشهد و 5 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان ، موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 99 تن است . آب آن از قنات و محصولات آن غلات ، چغندرقند و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ،ج 9).
واژه های همانند
۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
غم فرسودگی . [ غ َ ف َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) درماندگی از غصه و اضطراب . ناتوانی از اندوه و غم . (ناظم الاطباء). فرسودگی بسبب غم و اندوه . رج...
غم گساردن . [ غ َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) غم زدودن . غمخواری . رجوع به غم شود.
بی غم شدن . [ غ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شادمان گشتن . بی اندوه شدن . از اندوه رَستن : چو باید بخواهید و خرم شویدخردمند باشید و بی غم شوید. فردوس...
بی غم کردن . [ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خوشحال کردن . شادمان ساختن . بی اندوه کردن : بکوشید تا رنجها کم کنیددل غمگنان شاد و بی غم کنید. فردوس...
ناف بر غم زدن . [ ب َ غ َزَ دَ ] (مص مرکب ) آن است که ماماچه اگر به وقت بریدن ناف طفل غمگین و بی دماغ باشد آن کودک همیشه غمگین خواهد ...
=== عنوان خود را اینجا وارد کنید... آذر