قیاس
نویسه گردانی:
QYAS
قیاس . [ ق َی ْ یا ] (ع ص ) اسب تازنده . (منتهی الارب ). الذی یرسل الخیل . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
غیاث . (اِخ ) ابن ابراهیم نخعی . محدث است ضعیف .(منتهی الارب ). محدثی متروک است . (از تاج العروس ).
غیاث . (اِخ ) ابن ابی شیبة حبرانی . شیخی است از برای بشربن اسماعیل . (از تاج العروس ).
غیاث . (اِخ ) ابن المسیر. رجوع به غیاث بن مسیر شود.
غیاث . (اِخ ) ابن جعفر. وی مستملی ابن عینیه بود. (از تاج العروس ).
غیاث . (اِخ ) ابن حَکَم . شیخی است از برای حرمی بن حفص . (از تاج العروس ).
غیاث . (اِخ ) ابن عبدالحمید. محدث است و از مطر وراق روایت کند. (از تاج العروس ).
غیاث . (اِخ ) ابن غوث بن الصلت بن طارقةبن عمرو. ملقب به اخطل و مکنی به ابومالک . رجوع به اخطل غیاث بن غوث و اعلام زرکلی ج 2 ص 761، روض...
غیاث . (اِخ ) ابن فارس بن ابی جود. وی مقری بود و به سال 605 هَ . ق . درگذشته است . (از تاج العروس ).
غیاث . (اِخ ) ابن مثنی قشیری ، مکنی به ابوالمثنی . تابعی است و از بهزبن حکیم روایت کند.
غیاث . (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن محمدبن غیاث عقیلی . از ابن ریدة حدیث شنید. (از تاج العروس ).