اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کار

نویسه گردانی: KAR
کار. (اِخ ) (بلوک ) مطابق مندرجات بندهشن هندی ، آذر فربغ یا آتش روحانیان در کوه رشن ۞ در کابلستان بوده است اما احتمال میرود که این اشتباه از جانب نساخ واقع شده باشد. بندهشن ایرانی عبارتی دیگر دارد که متأسفانه قرائت آن بسیار مشکوک است . ویلیمز جکسن ۞ آن را چنین خوانده است : «کوه درخشان کواروند، در بلوک کار» - کواروند را بمعنی بخار آلود گرفته است و میخواهد ثابت کند که مقصود شهر کاریان ایالت فارس است که در نیمه ٔ راه بین بندر سیراف و دارابجرد بوده است و در آنجا امروز هم آثار ویرانه ٔ معبد قدیمی پدیدار است ... (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 221).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
کعر. [ ک ُ ] (ع اِ) یک نوع خاربنی است فروهشته برگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کعر. [ ک َ ع َ ] (ع مص ) پرشکم گردیدن و فربه گشتن کودک . || گره بستن پیه در کوهان شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کعر. [ ک َ ع ِ ] (ع ص ) کودک پرشکم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.