گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کار دادن نویسه گردانی: KAR DʼDN کار دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) (بکسی ...) کنایه از کار فرمودن . (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۰ ثانیه واژه معنی کار دادن funktionieren چیزی کار می دهد، از کار نیفتاده، فعال است. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود