اجازه ویرایش برای همه اعضا

کار دادن

نویسه گردانی: KAR DʼDN
funktionieren چیزی کار می دهد، از کار نیفتاده، فعال است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کار دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) (بکسی ...) کنایه از کار فرمودن . (آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.