اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاشانی

نویسه گردانی: KAŠANY
کاشانی . (اِخ ) حاج سیدمصطفی ابن حاج سیدحسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از اکابر علمای اوائل قرن حاضر، چهاردهم هجرت ، که سالها در تهران حامل لوای ریاست علمیه و دارای مرجعیت عمومی بود و تمامی اوقات او درتأیید دین مبین و دادرسی مسلمین و اعمال وظائف امربمعروف و نهی از منکر و اعلای کلمه ٔ حق و انجام وظائف علمیه از مطالعه و تدریس وافاده و غیرها مصروف بوده است و در بدایت حال بعد از تحصیل مقدمات لازمه ٔ متداوله ، فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در حوزه ٔ درس والد معظم خود تکمیل کرد و بعد از وفات او به اصفهان رفت و حوزه ٔ علمی آنجا را فراخور استفاده ٔ خود ندید پس عزیمت نجف اشرف کرد و در آن ارض اقدس یکی از مراجع علمیه گردید و حوزه ٔ درس او مرجع استفاده ٔ افاضل بوده است و علاوه بر مراتب علمیه در محاسن اخلاق هم طاق و دارای قریحه ٔ شعریّه بوده است و اشعار او فصاحت و محسنات بدیعیه را جامع است و دیوانی هم در مناقب و مراثی حضرات معصومین (ع ) داشته و در هر یک از استصحاب و تجری و تفسیر مختصر قرآن و حاشیه ٔ ارشاد علامه و حاشیه ٔ شرایع و علامت ظن و قاعده ٔ لاضرر و منجزات مریض ، تألیفاتی داشته لکن اکثر آنها تلف شده است و در شب نوزدهم رمضان 1337 هَ . ق . در کاظمین وفات یافته و در جوار حضرت امام موسی (ع ) مدفون گردید. (از ریحانة الادب ج 3 ص 340).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مثالی کاشانی . [ م ِ ی ِ ] (اِخ ) از شعرای قرن دهم است و به نقل تذکرة تحفه ٔ سامی طبعی بلند داشت و به جواب گویی خمسه ٔ نظامی پرداخت اما...
محتشم کاشانی . [ م ُ ت َ ش َ م ِ ] (اِخ ) شمس الشعرای کاشانی ، شاعر اوایل عهد صفوی (فوت 996 هَ . ق . / 1587 م .).وی بیشتر به سرودن مدایح و مر...
حسینی کاشانی . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) یکی از شعرا و سادات کاشان است و خواهرزاده ٔ میرحیدر معمائی بوده . (قاموس الاعلام ترکی ) (فهرست تحفه ٔ سامی ...
خاطری کاشانی . [ طِ ی ِ ] (اِخ ) یکی از عرفای کاشان است . و هدایت گوید: فقیری آگاه و طالب صحبت اهل اﷲ بوده و در اقالیم مختلفه سیاحت می نم...
صباحی کاشانی . [ ص َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به حاجی سلیمان ... شود.
خجسته ٔ کاشانی . [ خ ُ ج َ ت َ ی ِ ] (اِخ ) نام یکی از شعرای دوره ٔ قاجارهاست و اینکه شرح حال او بقلم رضاقلی خان هدایت : اسمش میرزامحمدخان ...
حبیب اﷲ کاشانی . [ ح بُل ْ لاهَِ ] (اِخ ) رجوع به حبیب اﷲبن علی مدد بشود.
علیمحمد کاشانی . [ ع َ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) ابن محمدرضا آرانی کاشانی . متخلص به بیضائی و مشهور به ادیب . رجوع به علیمحمد ادیب شود.
عزالدین کاشانی . [ ع ِزْ زُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) وزیر سلطان طغرل سلجوقی بود. آنگاه که سلطان به اتابکان مظنون گشت عزالدین را که سوابق اخلاص...
معین الدین کاشانی . [ م ُ نُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) عالم ریاضی و نجوم و یکی از چهارتن است زیج الغبیگی را تنظیم کردند. (یادداشت به خط مرحوم ده...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۷ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.