اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاشی

نویسه گردانی: KAŠY
کاشی . (اِخ ) (رضائی ...) آدمی خوش سلیقه و پیش ارباب نظم مقبول القول است . این ابیات از اوست :
زنجیر در زندان غم از بسکه با من کرده خو
هرگاه می جنبم زجا بنیاد شیون میکند

#


هر چند بینمت بتو میلم فزون شود
آب حیاتی از تو کسی سیر چون شود.

#


حاضری لیک حجابم ز تو دارد محروم
طرفه حالی است تو اینجائی و حرمان اینجاست .

#


تسکین دل بوعده ٔ وصل تو چون دهم
در پیش من نشسته ای و نیست باورم .

#


رضائی گر بزور از پیش رفتی کار عاشق را
بدین بی دست وپایی کار صد فرهاد میکردم .

#


قبرم بشکافید و ز تأثیر محبت
اعضای درست و جگر پاره ببینید.

(ترجمه ٔ تذکره ٔ مجمع الخواص ص 310).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
حسن کاشی . [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) (ملا...) آملی شاعر و معاصر علامه ٔ حلی . درگذشته ٔ 726 هَ. ق . او راست : «هفت بند» در مدایح اهل بیت و کتاب انش...
حسن کاشی . [ ح َ س َ ] (اِخ ) خطاط بوده . رجوع به نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ سلطنتی ص 148 شود.
حیدر کاشی . [ح َ دَ رِ ] (اِخ ) میر حیدر کاشی . از شاعرانی است که از حیث استعداد پایه ٔ بلندی دارد و در فن معما و تاریخ ممتاز است . گویند به اس...
رکن کاشی . [ رُ ن ِ ] (اِخ ) رکن الدین مسعود مسیح معروف به حکیم رکنا از پزشکان و گویندگان نامی ایران بود ودر شعر «مسیح » تخلص میکرد. وی ابتد...
شمس کاشی . [ ش َ س ِ ] (اِخ ) از گویندگان بنام قرن ششم هجری بود و در سال 602 هَ . ق . در تبریز درگذشت و در مقبرةالشعراء سرخاب مدفون شد. دیوا...
طاهر کاشی . [ هَِ رِ ] (اِخ ) از وزرای سلطان ابوالمظفر رکن الدین ملک ارسلان بن طغرل بن محمدبن ملکشاه بوده است . رجوع به حبیب السیر چ خیام ...
طاهر کاشی . [ هَِ رِ ] (اِخ ) معروف به محمدطاهر نقاش متخلص به کاشی . صاحب تذکره ٔ نصرآبادی آرد: خامه ٔ فکرش چهره ٔ عروسان معنی گشاید و دیبای...
علی کاشی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (میر...) وی معاصر شاه عباس اول بود و شعر نیز میسرود. نصرآبادی ابیاتی از اشعار او را نقل کرده است . رجوع به تذ...
علی کاشی . [ ع َی ِ ] (اِخ ) ابن محمد مشهور به نصیرالدین کاشی . متکلم و فقیه و محدث متوفی در سال 755 هَ . ق . و شهرت اورا حلی نیز آورده اند...
علی کاشی .[ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن مراد کاشی . ملقب به علاءالدین . متوفی در سال 624 هَ . ق . او راست : زبدةاللغة به زبان فارسی ، که در دو قسمت ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.