اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کامل

نویسه گردانی: KAML
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (افندی ) صدقی . او راست : «النبذالعلمیة والفکاهات الادبیة» که با همکاری عبدالواحد افندی حمدی آن را فراهم کرد. سرآغاز آن معاهده ٔ برلین است و حاوی مطالب بی شمار علمی و ادبی و فکاهی است و به سال 1317 هَ .ق . در مصر به چاپ رسید. (معجم المطبوعات ج 2 ص 1543).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) الملک ... صاحب میافارقین . رجوع به الملک الکامل و محمدبن غازی شود.
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) محمد... الخلعی . موسیقی دان مصری . «موسیقی شرقی » و «نیل الامانی فی ضروب الاغانی » از تألیفات اوست . صدای دلکشی داشت و ع...
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (ملک ...) ناصرالدین محمدبن عادل . رجوع به ابوبکر محمدبن ایوب و ص 60 و 61 و 152 نقودالعربیه شود.
آزگار، رسا، پـُروَند، رساوند
پارُن، دُوکان، اُسپُور، وَسپور(پهلوی)؛ آرَسته (برهان)، رِسا (بهروز)، پُر، بی‌آک (= ‏بی‌عیب)، هَرویسپ، درست؛
بیکاست
این واژه تازى (اربى) است و برابر پارسى آن اینهاست: اُسپور Ospur (پهلوى: کامل ، تمام ، صاحب کمال- در پهلوى اُسپوردن Ospurdan : کامل-تکمیل-تمام-مرتب کرد...
کامل بک . [ م ِ ب َ ] (اِخ ) از شعرای متأخر عثمانی برادر فاضل بک و نوه ٔ طاهر عمر است ... به سن جوانی بدرود حیات گفت . (از قاموس الاعلام ترکی...
کامل عقل . [ م ِ ع َ ] (ص مرکب ) کامل العقل . رجوع به کامل العقل در همین لغت نامه شود : دستوروزراء کامل عقل و منشور حکماء صاحب تجربه را منسو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۸ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.