کج دست
نویسه گردانی:
KJ DST
کج دست . [ ک َ دَ ](ص مرکب ) آنکه دست کج دارد. که انحنا و غیر استقامتی در دست وی بود. || دزد و کسی که در هر جا هر چه بیند بردارد. (ناظم الاطباء). معتاد بدزدی .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
دست کج . [ دَ ک َ ] (ص مرکب ) کج دست . کسی که دست او کج باشد. آنکه دست کج دارد. || کنایه ازدزد. آنکه به دزدی خوی کرده است . دزد معتاد ...