کرسی نشستن . [ ک ُ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) قرار گرفتن بر کرسی .
-
بر کرسی نشستن سخن ؛ مدلل شدن آن . قبولی یافتن آن
: نظر بر پایه ٔ عرش خموشی می توان گفتن
سخن هر جا که بر کرسی نشیند بر زمین افتد.
میر اسداﷲ عریان (از مجموعه ٔ مترادفات ص 286).
رجوع به ترکیب های ذیل کرسی شود.