اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کرنا

نویسه گردانی: KRNA
کرنا. [ ک َ ] (اِ) قسمی از سماروغ . || انگور فرنگی که به فرانسه گروزی ۞ نامند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کرنا. [ک َ ] (اِ مرکب ) کرنای . کرنی . نای که برای شنواندن مردم کر بکار رود. سماعه . (یادداشت مؤلف ). || نوعی از نفیر. (ناظم الاطباء). کره ...
علت، دلیل
این نام در سنسکریت: کرنه karna (گوش)؛ در سغدی و پهلوی: karnā به معنی شیپور جنگ بوده است.***فانکو آدینات 09163657861
کرنا زدن . [ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) نواختن کرنا. دمیدن در کرنا.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شیخ کرنا. [ ش َ ک َ ] (اِخ ) یکی از دلقکهای عهد ناصرالدین شاه . فوت 1331 هَ . ق . (از فرهنگ فارسی معین ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.