کریم
نویسه گردانی:
KRYM
کریم . [ ک َ ] (اِخ ) کریم خان افغان . از سران سپاه نادر بود. هنگامی که نادرشاه میرزا محمدحسین شریفی حسینی را صاحب اختیار و حاکم فارس نمود، هفت هزار تن افغان وازبک و قزل باش از سپاهیان خود را با او روانه کرد وکریم خان سرکرده ٔ افغانهای اعزامی به شیراز بود. (ازتاریخ رجال ایران تألیف مهدی بامداد ج 3 ص 167).
واژه های همانند
۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
خر کریم نعل کردن . [ خ َ رِ ک َ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زبان کسی را با رشوت بند آوردن . رشوة دادن . جلوگیری از امر و نهی کسی با پولی یا هدیه...
تازه آباد کریم آباد. [ زَ دِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج است که در 24هزارگزی باخترقروه بین سرآب قحط و تازه آب...
کریم آباد سهم الدوله . [ ک َ دِ س َ مُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام عرب شهرستان ورامین . جلگه و معتدل است و 170 تن سکنه دارد. ...
اسلامیه و کریم آباد. [ اِ می ی َ وَ ک َ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، 8000 گزی خاور نیشابور، سر راه شوسه...
کریم آباد قوام الدوله . [ ک َ دِ ق َ مُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار شهرستان ری . جلگه و معتدل است و 215 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...