اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کسوب

نویسه گردانی: KSWB
کسوب . [ ک َ ] (ع ص ) کثیرالکسب . (اقرب الموارد). بسیار ورزنده .(ناظم الاطباء). ورزنده . || (اِ) شی ٔ، یقال ما له کسوب ؛ ای شی ٔ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کسوب . [ ک َس ْ سو ] (ع اِ) شی ٔ، یقال ما ترک کسوبا و لابسوبا؛ ای شیئاً. (اقرب الموارد). ما له کسوب ؛ یعنی نیست مر اورا چیزی . (ناظم الاطباء)...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.