اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کفه

نویسه گردانی: KFH
کفه . [ ک َ ف َ / ف ِ ] (اِ) دف و دایره را گویند. (برهان ). دف و دایره را گویند زیرا که بدان کف زنند. (انجمن آرا) (آنندراج ). دف و دایره . (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ سروری ) :
گه بکوبد فرق این پای حوادث چون کفه
گه بمالد گوش آن دست نوایب چون رباب .

عبدالواسع جبلی (از فرهنگ سروری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کفة. [ ک َف ْ ف َ ] (ع اِ) دفعه . بار. مرة. (از اقرب الموارد). || لقیته کفة کفة و لقیته کفةلکفة و کفة عن کفة،یعنی ملاقات کردم او را و مواجه ...
کفة. [ ک ُف ْ ف َ ] (ع اِ) حاشیه ٔ پیراهن . (غیاث ): کفةالقمیص ؛ نورد دامن پیراهن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).گردشدگی دامن پیراهن . (از اقرب...
کفة. [ ک ِف ْ ف َ / ک ُف ْ ف َ ] (ع اِ) دام شکاری . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دام صیاد. (یادداشت مؤلف ). || چوب د...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.