کلک . [ ک ُ ] (اِ) بمعنی پشم تر می باشد که از بن موی بز با شانه برآورند و ازآن شال و امثال آن بافند و تکیه و نمد و کلاه و کپنک و مانند آن مالند. (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). پشم نرمی که به شانه از بن موهای بز برآرند و ببافند و شال کنند، خاصه در کشمیر که ترمه گویند. (آنندراج ). در کردی ، کولک (پشم کوتاه )، پشم بونجال . و با کُرک مقایسه شود. (حاشیه ٔ برهان چ دکتر معین )
: گه شست به آب دیده رویش
گه برد به شانه کلک مویش .
نظامی (از فرهنگ رشیدی ).
|| پرز. کرک ؛ کلک به (میوه ). کلک آتش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).