کند گرداندن
نویسه گردانی:
KND GRDʼNDN
کند گرداندن . [ ک ُ گ َ دَ ] (مص مرکب ) از اثر انداختن . کم اثر و ضعیف گردانیدن . اکلال . (منتهی الارب ) : و گاه باشد که با این همه لعوق چیزی که حس را کند گرداند و بی آگاهی افزاید... چون پوست خشخاش و تخم بنگ . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.