کندة
نویسه گردانی:
KND
کندة. [ ک ِ دَ ] (اِخ ) نام قبیله ای است از عرب . (از معجم البلدان ) (از لباب الانساب ). نام قبیله ای از تازیان یمن . (ناظم الاطباء). نام پدر قبیله ای یا تیره ای است از یمن و او کندةبن ثور بوده است . قبیله ٔ کنده در جنوب شبه جزیره ٔ عربستان سکونت کردند سپس گروهی از آنجا به دیگر بلاد هجرت نمودند.
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کنده ٔ چهاربند. [ ک ُ دَ /دِ ی ِ چ َ ب َ ] ۞ (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیاست به اعتبار چهار عنصر. (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). دنیا. ...
صاف و پوست کنده . [ ف ُ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ، از اتباع ) صریح . آشکارا. روشن . بی کنایت . صاف و ساده . بی پرده . و رجوع به صاف و ساده شود.
پاک و پوست کنده . [ ک ُ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) صریح (گفتار).