گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوچک شکم نویسه گردانی: KWCK ŠKM کوچک شکم . [ چ َ / چ ِ ش ِک َ ] (ص مرکب ) که شکم کوچک داشته باشد : سراسر شکم شد ملخ لاجرم به پائین کشد مور کوچک شکم .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی شکم کوچک شکم کوچک . [ ش ِ ک َ چ َ ] (ص مرکب ) دارای شکم کوچک . خردبطن . خردشکم . مقابل شکم بزرگ . مقابل بزرگ شکم . (یادداشت مؤلف ). || کنایه از کم خ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود