گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کول نویسه گردانی: KWL کول . [ ک َ وَ ] (اِخ ) نام قصبه ای است از ولایت فارس . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف گوک ۞ موضعی در کرمان است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی کول گرفتن کول گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کول کردن . رجوع به کول کردن شود. کول کدیسی کول کدیسی . [ ] (اِخ ) رجوع به پیرمحمدبن موسی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. فریدون کرائی ۱۳۹۲/۰۵/۲۹ 0 0 کول در زبان بختیاری به معنی دره میباشد برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود