کولاب
نویسه گردانی:
KWLAB
کولاب . (اِخ ) نام شهری و مدینه ای هم بوده است . (برهان چ کلکته ص 619). نام شهری . (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کولان است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به ماده ٔ قبل و کولان شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کولاب . (اِ مرکب ) ۞ استخر و تالاب را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). به معنی آبگیر و استخر و تالاب که آب ایستاده باشد زیرا که کول ، گوی را ...
کولاب . (اِخ ) نام ولایتی است از مضافات بدخشان که آن را ختلان ۞ گویند. (برهان چ کلکته ص 619). نام ولایتی از ملک بدخشان که ختلان نیز گ...