اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کووه

نویسه گردانی: KWWH
کووه . [ وِ ] (اِخ ) دهی از بخش قشم که در شهرستان بندرعباس واقع است و 540 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
کوه باش . (نف مرکب )که جای در کوه دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): قوعلة؛ عقاب کوه باش . (منتهی الارب ، یادداشت ایضاً).
ازن کوه . [ اُ زُ ] (اِخ ) کوهی است در لاریجان . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 157 بخش انگلیسی از نقشه های شتال و دمرگان ).
اشک کوه . [ اَ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از لعل و یاقوت : گر محبت را نه در هرچیز تأثیریست خاص پس چه اشک کوه را یاقوت حمرا ساخت...
اشکم کوه . [ اِ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 65هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 25هزارگزی جنو...
باد کوه . [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام بادی که در بابل سر و نواحی آن از آغاز شبانگاه تا بامداد وزد و در اول گرم و سپس خنک باشد. در ت...
برم کوه . [ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشکور سفلی بخش رودسر شهرستان لاهیجان . سکنه ٔ آن 260 تن . آب آن از چشمه سار محلی و محصول آن ...
بسل کوه . [ ] (اِخ ) نام آبادیی در چالکرود تنکابن مازندران . رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو چ 1336 هَ . ش . بنگاه ترجمه...
پره کوه . [ پ َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از دیه های هزارجریب مازندران . (مازندران و استراباد رابینو).
پلت کوه . [ پ َ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دیه های کلاررستاق . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 108).
پیچ کوه . (اِخ ) محلی در جنوب دهک بلوچستان .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۲۵ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.