کوة
نویسه گردانی:
KW
کوة. [ ک ُوْ وَ ] (ع اِ) به لغت حبشه ، مشکاة. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کاه و کوه . [ هَُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در مقام عدم تناسب و تقابل بکار رود، چون خرد و بزرگ ، ریز و درشت ، فیل و فنجان و چیزهائی که با ه...
کردسرا کوه . [ ک ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی لنگرود شهرستان لاهیجان . جلگه ای ، معتدل مرطوب و سکنه ٔ آن 180 تن است . (از فرهنگ جغر...
غاران کوه . (اِخ ) نام رشته کوهی که از ناحیه ٔ بهمئی کوه کیلویه می گذرد و به ناحیه ٔ مال میر بختیاری میرسد.
غالیه کوه . [ ی َ ] (اِخ ) از باصفاترین جبال بختیاری و بسیار سبز و خرم و دارای پرندگان و حیوانات شکاری و خرس و پلنگ و در چند نقطه ٔ آن معا...
قلیان کوه . [ ق َل ْ ] (اِخ ) از کوههای معروف اطراف خرم آباد است و موازی با گردنه ٔ زاغه و در جنوب اشتران کوه قراردارد. رجوع به جغرافیایی ...
قاشاب کوه . (اِخ ) از کوههای اطراف خرم آباد است . (جغرافیای غرب ایران ص 30).
طاقان کوه . (اِخ ) منزلی است از منازل بین راه از جاجرم تا نیشابور. حمداﷲ مستوفی در تحت عنوان مسافت طرق گوید: از مهماندوست بطریق جاجرم ت...
کوه بیستون . [ هَِ ] (اِخ ) رجوع به بیستون شود.
کوه بیستون . [ هَِ ] (اِ مرکب ) نام نوایی است مطربان را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنندگاه دست سلمکی و ...