گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کی منش نویسه گردانی: KY MNŠ کی منش . [ ک َ / ک ِ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) صاحب طبع شاهانه . شاه طبیعت . بزرگ منش : چنین داد پاسخ که ای کی منش ز تو دور بادا بد بدکنش .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی مشفق کاشانی عباس کی منش عباس کیمنش مشهور به مشفق کاشانی (متولد ۱۳۰۴ در کاشان) شاعر ایرانیست.[۱][۲] زندگی [ویرایش] او تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه ته... کیمنش کیمنش . [ ] (اِخ ) بنابه قول ابوریحان پسر کیقباد و جد کی لهراسب بوده است اما حمزه ٔ اصفهانی و مسعودی کیفشین (کی پشین ) نقل کرده اند. (مزدیس... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود