گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گپ نویسه گردانی: GP گپ . [ گ ُ ] (اِ) اندرون رخ بود. عبداﷲ عارض گوید : روان گشته دائم دو چیز از جهان شدز دو چشم کوری ز دو گپ لالی ۞ .(فرهنگ اسدی ص 28). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی گپ گپ . [ گ َ ] (اِ) گب در خراسان و زبان لری بمعنی سخن است . (فرهنگ نظام ). کردی گب ۞ (سخن ، گفتگو)، اشکاشمی گپ ۞ ، یودغا گپ ده ۞ (مکالم... گپ گپ . [ گ ِ ] (اِخ ) ۞ زنبوران . کمدی آریستفان ۞ که در حدود22 ق .م . در آتن نمایش داده شده و راسین از آن تقلیدو پیروی کرده است . مصنف د... گپ گ با فتحه و پ با ساکن. با مصدر گپیدن، به معنی (صحبت کردن، حرف زدن و گفتگو) می باشد، در زبان عامه با مصدر مرکب( گپ زدن) بکار برده می شود. گپ گپ /gap/ معنی حرف؛ سخن؛ کلمه. ⟨ گپ زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] حرف زدن؛ سخن گفتن: ◻︎ هرکجا زلف ایازی دید خواهی در جهان/ عشق بر محمود بینی و گپ زدن ... گپ گپ در سنسکریت جپ jap و به معنی گفتن است و چنین صرف می شود: جپامی japAmi گپ می زنم، جپسی japasi گپ می زنی، جپتی japati گپ می زند. *** فانکو آدینات 0916... ده گپ ده گپ . [ دِه ْ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . واقع در 40هزارگزی جنوب خاوری فهلیان . سکنه ٔ ... دول گپ دول گپ . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هویان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. واقع در 38هزارگزی باخترماسور دارای 300 تن سکنه است . آب آن ... گپ شپ گپ شپ . [ گ َ ش َ ] (اِ)سخن بیهوده و بی معنی و سخن لاطایل . (ناظم الاطباء). گپ شیر گپ شیر. [ گ َ ] (اِ مرکب ) ۞ شیرخشت . (درختان جنگلی تألیف حبیب اﷲ ثابتی ص 208). گپ زدن گ با فتحه و پ با ساکن. با مصدر گپیدن، به معنی (سخن گفتن، صحبت کردن، حرف زدن و گفتگو) می باشد، در زبان عامه با مصدر مرکب( گپ زدن) بکار برده می شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود