گرد نشستن
نویسه گردانی:
GRD NŠSTN
گرد نشستن . [ گ ِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) چهارزانو نشستن : ملوک را نشاید که کاغذ بر سر زانو گیرند و دبیروار نشینند تا چیزی نویسند، بلکه ایشان را گرد باید نشست و کاغذ معلق باید داشت . (نوروزنامه ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
گرد نشستن . [ گ َ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) گردآلود شدن . چرکین شدن . || مجازاً نقصان یافتن . زیان رسیدن : گر جمله ٔ کائنات کافر گردندبر دامن ...